یک اتفاق خوب

زنگ که به صدا در می‌آید، پهلوانان یک به یک وارد گود می‌شوند، رخصت می‌طلبند و مرشد با گفتن یاعلی آنان را همراهی می‌کند.

امروز قداستی در این گود نهفته است که پهلوان و قهرمان هر دو در یک تخته شنا می‌روند و کباده‌ای به سنگینی همه عزتمندی‌ها را بر فراز سر می‌برند.

زورخانه جای نیکان، پاکان و مکتب جوانمردی و بنایی است که باید با قامت خم شده از آن عبور کرد و این اولین نشانه فروتنی و تواضع کسی است که وارد زورخانه می‌شود.

تمام پديده ها، چه مادي و چه ذهني- فكري، مانند همه جانداران به تناسب استعداد و زمينه تاريخي خاص خود دوره ای برای زندگی دارند. روزی زاده می شوند، دوره ای رشد می کنند، کمال می پذیرند و زمانی به فرسودگی می روند. باز پدیده ای دیگر جان می گیرد و این جایگزین یکدیگر شدن پیوسته جاودانه ادامه دارد. زورخانه نیز دوره های مختلف داشته و گاهی به سرحد خاموشی رسیده اما باز جانی دوباره یافته است. چنانکه در دوره

صفویه تا لبه این ورطه رسید، ولی با همکاری پیشه وران و اصناف یعنی صاحبان اصلی زورخانه به منظور حفظ زمینه اقتصادی اجتماعی خود، از سقوط نجات یافت.

روز گذشته با همت اتاق اصناف مرکز گیلان و همراهی و همکاری انجمن اسلامی بازار رشت و بسیج اصناف گیلان، بار دیگر شاهد حضور جمع کثیری از اصناف و بازاریان رشت در گود زورخانه بودیم تا اتفاقی خوب رقم زده شود.