شهر رشت به دلیل شرایط اقلیمی مناسب، خاک غنی و آب و هوای مرطوب، یکی از مراکز اصلی تولید برنج در ایران محسوب می شود.
کاشت برنج در رشت و اطراف آن به زمان های بسیار قدیم باز می گردد. زمانی که کشاورزان محلی با بهره گیری از روش های سنتی، شروع به کشت این محصول می کردند. در طول زمان، با توسعه فناوری های کشاورزی و افزایش نیاز داخلی، تولید برنج در این منطقه، رشد قابل توجهی یافت.
با توجه به جمعیت بالای استان گیلان و مصرف زیاد برنج درمیان خانوارهای گیلانی، بازار برنج در این استان بسیار رونق دارد. سرای مهدیه رشت که در دوره قاجاریه ساخته شده به عنوان مرکز اصلی بازار برنج در این شهر شناخته می شود. گفته می شود این سرا در قرن نوزدهم میلادی ساخته شده و محل تجمع تجار و بازرگانان بوده که کالاهای خود را برای فروش عرضه می کردند. با اینکه این سرا، نماد اهمیت بازار برنج در تاریخ اقتصادی رشت است اما متأسفانه ممکن است بخشی یا همه آن به زودی برای فعالیت های فرهنگی یا گردشگری مورد استفاده قرار گیرد.
بازار بزرگ رشت نیز به عنوان یکی از قطب های اصلی عرضه برنج در شمال ایران، نقش مهمی در توزیع برنج محلی دارد هرچند بازار برنج با چالش های جدی مانند تورم، کاهش تقاضا و نوسان قیمت مواجه است اما با نظارت بهتر و بازاریابی هوشمند می توان جایگاه آن را را تقویت کرد.
اسماعیل محمدی پویا، رئیس سابق اتحادیه صنف برنج فروشان شهرستان رشت، با دیدگاهی جامع و کلنگر به مشکلات صنعت برنج در گیلان نگاه میکند. او معتقد است که مشکل اصلی درک نادرست تصمیمگیران و تصمیمسازان از محصول برنج است، چرا که برنج تنها یک محصول نیست بلکه مجموعهای است شامل تولید، عرضه و نگهداری که باید به صورت یکپارچه مدیریت شود.
او تأکید دارد که برای حل این مشکلات باید یک سازمان یا اتحادیه مستقل و جامع تشکیل شود که بتواند زبان واحدی برای تمامی فعالان این حوزه باشد. این سازمان باید نماینده کشاورزان، کارخانهداران و فروشندگان باشد تا اختلافات داخلی کاهش یافته و منافع کلی صنعت برنج حفظ شود.
محمدی پویا متولد 1341 در خیابان لاهیجان – پاستوریزه بوده و تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ملی “فرهنگ و دین” گذراند و بارها نیز از آموزش و پرورش تقدیرنامه دریافت کرد.
درسال 1359 از دبیرستان امیرکبیر دیپلم گرفت اما مانند بسیاری از هم سن و سالانش با انقلاب فرهنگی مواجه شد. بنابراین به خدمت سربازی اعزام و آن را در منطقه عملیاتی “سردشت” پشت سر گذراند.
پدر او در سرای مهدیه رشت به خرید برنج از کشاورزان و بسته بندی و فروش آن مشغول بود و اسماعیل از طفولیت، حساب و کتاب های او را انجام می داد. در سال 1360 کمی جدی تر وارد بازار برنج شد اما گذراندن دوره طراحی و نقشه کشی او را به تأسیس یک شرکت ساختمانی سوق داد که حاصل آن ساخت 7 مدرسه برای ستاد زلزله کشور بود. در سال 1386 پس از درگذشت پدر، کار ساخت و ساز را تعطیل کرد و به طور مستمر در سرای مهدیه مستقر شد.
تأسیس یک شرکت تعاونی برای برنج فروشان و همچنین دریافت پروانه کسب، از اولین اقدامات اداری او در حوزه برنج بود. در سال 1390 برای اولین بار در انتخابات اتحادیه نامزد و به عنوان عضو هیات مدیره انتخاب شد اما مشکلات متعدد چندسالی او را پشت خط نگهداشت تا درنهایت در سال 1394 به ریاست اتحادیه رسید و تا آذر ماه سال 1403 نیز انجام وظیفه کرد تا اینکه قانون قبلی مجلس او را از ادامه مسیر بازداشت.
محمدی پویا که رئیس هیأت امنای کاروانسرای برنج در سرای مهدیه نیز هست، معتقد است بین بازرگانان، کارخانه دارها و کشاورزان، اختلافاتی وجود دارد که ضربه اش به محصول برنج وارد می شود و فقط با ایجاد یک سازمان واحد یا خانه برنج می توان این مسائل را حل کرد.
تأسیس پایانه بین المللی بزرگ برنج در آمل، او را ترغیب کرد تا مذاکراتی را با شهرداری های رشت، کوچصفهان و چوکام و همچنین مدیریت شهرک های صنعتی انجام دهند تا با دریافت قطعه ای زمین نسبت به راه اندازی بازار آبرومندی برای استان اقدام شود.
علی احمدی سراوانی
گفتگویی خارج از چارچوب های رایج در مصاحبه ها را با وی انجام دادم که می خوانید:
-در چه سالی ازدواج کردید ؟
* سال 1376
– چند فرزند دارید؟
* دو فرزند پسر دارم
-لذت بخش ترین حس دنیا؟
* درکنار خانواده و دوستان، بهترین حسی است که به انسان می هد
-بهترین و بدترین چیز در دنیا؟
* بدترین : فقر و بهترین چیز در دنیا :حس رضایت پدر و مادر است
-بزرگترین ترس شما در زندگی؟
* بدنامی
-چه چیزی را در شغلتان بیشتر از همه دوست دارید ؟
* داشتن نام و آوازه خوب ، چرا که نام خوب برای یک تاجر، همه چیز را به ارمغان خواهد آورد
-بهترین تعریفی که از خود شنیده اید؟
* با حوصله و صبور
-آخرین کتابی که خوانده اید چه بود؟
* کتاب “ایران بین دو انقلاب” ، اثر یروان آبراهامیان
-آخرین فیلمی که دیده اید چه بود؟
* جان سخت
-اگر قرار شود دوباره متولد شوید دوست دارید زادگاهتان کجا باشد؟
* رشت
-بهترین سفری که تاکنون رفته اید؟
* سفر زیاد رفتم اما با یک رفیق 3 روز سیرجان رفتم و خیلی خوش گذشت
-خواننده مورد علاقه شما؟
* علیرضا قربانی
-وقتی خوشحال می شوید چه کاری می کنید؟
* عکس العمل خاصی ندارم
-وقتی عصبانی می شوید چه؟
* غذا میخورم، رانندگی میکنم
-لذت بخش ترین رویای شما؟
* ریشه کن شدن فقر
-در کودکی بازی مورد علاقه تان چه بود؟
* فوتبال، حتی تا چندسال پیش هم بازی می کردم
-قرار است چند روز در جایی حبس باشید دوست دارید هم بندتان چه کسی باشد؟
* یک دو تا از دوستانم را با خودم می برم
-اگر در طول ایام حبس خیالی، قرار باشد فقط یک وسیله با خود همراه داشته باشید آن وسیله چیست ؟
* گوشی موبایل
-اگر وسیله یا قلمی داشتید که می توانستید چیزی به دنیا اضافه کنید چه بود؟
* “آگاهی” چون آگاهی می تواند بسیاری از زشتی ها را پاک کند
-اگر قرار باشد جای خود را با یک شخص دیگر عوض کنید دوست دارید آن فرد چه کسی باشد؟
* “ابتهاج”، ادبیات و نحوه گفتار و جایگاهش را دوست دارم
-اگر بخواهید خود را با سه کلمه توصیف کنید آن کلمات چه هستند؟
* باحوصله – پیگیر – باهوش
-آرزوی چه چیزی برای شما هنوز باقی مانده؟
* زندگی آرام که هنوز به آن نرسیدم
-اگر دولت اعلام کند که شما شرایط یک سفر رایگان به یک کشور را دارید کجا را انتخاب می کنید؟
* سوئد، دوستان زیادی در آنجا دارم
-یک میلیارد پول یا یک سال زندگی بدون اینترنت ؟
* اینترنت
-چه رنگی را دوست دارید؟
* آبی سورمه ای (فارغ از رنگ فوتبال)
-چه غذایی را دوست دارید؟
* سیرواویج
-اگر قرار باشد یک آرزو کنید و همین حالا برآورده شود، چه آرزویی می کنید ؟
* شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور بهبود یابد چون رفتن و مهاجرت جوانان مرا رنج می دهد
-عجیب ترین تنبیهی که از طرف پدر و مادرتان صورت گرفته، چه بود و بابت چه کاری ؟
* هرگز تنبیه نشدم
-این پنج کلمه چه چیزی را یادتان می آورد؟
* برنج : همه دارایی استان
رسانه : گردش خون جامعه
رودخانه : تغییر، همه چیز جاری ست
سیرواویج : عشق
اتاق اصناف : خاطره
-یک شعر از یک شاعر بخوانید
* زمان بیکرانه را تو با شمار گام عمر ما مسنج
به پای او دمیست این درنگ درد و رنج
بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند، رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش